خوب خوب ما حتی 41 تایی هم شدیم و خوب درسته دو نفر رفتن ولی من باز سر قولم میمونم و خوب آماده باشین تا .........

فکر کنم خدا رحمتمون کنه چرا واقعا اینجوریه هان🤔🤔🤔🤔

خوب بریم

اول چند تا فکت عجیب و بعدم میریم سراغ ترسناکاو اینکه  دلیل 

نمینویسم چون خیلی طولانی میشه ولی اگه خیلی کنجکاوی ازم 

تو نظرا بپرس جواب میدم

1.میدونستی آقای خرچنگ به کوکائین معتاده 

2.میدونستی آقای خرچنگ دراصل یک شوگر ددیه و کلا دختر نداره

اون دختر بچه هه عشقشه که چند جا توی کارتون هم گفته 

و به باب و اینا نمیگفته که......حالا چرا بعدا میگم

3.میدونستی آقای خرچنگ یه قبرستون دقیقا دور و برای 

رستورانش برای خرچنگاش که اونارو میکشته برای بقایای اونها 

که قابل خوردن نیست درست میکنه 

که چند جا توی کارتون هم دیده شده دقیقا دور و برای خود رستورانش

4.میدونستی آقای خرچنگ در اصل نقش منفی کارتونه چون یه جا هم

که پلانکتون‌ کتاب راز دستور پخت آقای خرچنگ پیدا کرد داشت 

میخوندش همون اول میفهمه که آقای خرچنگ از پلانکتون‌ها هم در

همبرگر خودش استفاده میکنه و جرئت نمیکنه بازیشو بخونه و فرار

میکنه که بقیشم معلومه دیگه گوشت خرچنگ و.......دقت کرده باشین

آقای خرچنگ تنها خرچنگ و پلانکتون‌ هم تنها پلانکتون موجود در 

شهره و ازبس تنهاس که عاشق یه ربات شده چون خوب کسی رو نداره

 5.میدونستی ماجرای شوگر ددی آقای خرچنگ در اصل همون

ماجرای لولیتاس چون آقای خرچنگ با دختر خونده خودش رابطه ی 

عاشقانه داره

6.یه جا توی قصه پلانکتون‌ یه حقیقتی رو به باب گفت و گفت که

انقدر از آقای خرچنگ بعد دیدن این ماجرا ها میترسه که ترجیح میده

فقط نباشه دیگه حالا اون اینو گفته یه شب آقای خرچنگ با زن و بچه ش که اونا هم خرچنگ بودن میره بیرون اونا رو میکشه و خوب خودمون میدونیم چرا و بعدشم...........اون گفته که حتی آقای 

خرچنگ با خرچنگ های دیگه دوست میشه قولشون میزنه و اونارو

میبره و میکشه و........کلا واسه همینه که آقای خرچنگ دیگه با هیچ

خرچنگی ازدواج نکرد کلا آدم نرمالی نیست این آقای خرچنگ 

خوب چطور بود دوست داشتین خوب مردین😵😵😵😵😵😵

خوب اگه 45 تایی بشیم یه واقعیت هایی از باب اسفنجی میزارم

که بگی نه نه نهههههههههههههه😫😫😫😫😫😫😫

کلا نابود میشی حالا ببین فقط بعد 45 تایی